مقاله دیکشنری بورس

دیکشنری بورس

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Share on facebook
Share on linkedin
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
نام گردآورنده تاریخ زمان مطالعه خلاصه مطلب
محمد وکیلی ۱۴۰۱/۱۲/۲۷ ۱۰ دقیقه هر زبانی ، متشکل از یکسری کلمات پایه است و در این خصوص برای فهم آن زبان ، باید این کلمات را بشناسیم ولی آیا زبان بورس را می دانیم ؟

 

دیکشنری بورس

 

قبل از اینکه وارد بازار بورس شوید لازم است تا زبان آن را بفهمید

این یک دیکشنری کوچک از زبان بورس است

 

بورس: بازار مربوط به خرید و فروش اوراق بهادار

سهام: بخشی از سرمایه‌گذاری در یک شرکت که به عنوان یکی از مالکیت‌های شرکت در نظر گرفته می‌شود

اوراق بهادار: مدارک قابل معامله مانند سهام، اوراق تسهیلات، اوراق قرضه و غیره

تحلیل بنیادی: روشی برای تحلیل شرکت‌ها و بازارهای مالی که بر اساس ارزیابی وضعیت مالی و سودآوری شرکت‌ها انجام می‌شود.

تحلیل تکنیکال: روشی برای پیش‌بینی تغییرات بازار بورس بر اساس الگوها و شاخص‌های گرافیکی و تحلیل سابقه‌ای

قیمت گذاری: فرایند تعیین قیمت سهام و دیگر اوراق بهادار در بازار بورس

بازده سرمایه‌گذاری: نسبت سودی که یک سرمایه‌گذار بدست می‌آورد به مقدار سرمایه‌ای که سرمایه‌گذاری کرده است.

افزایش سرمایه: فرایند جذب سرمایه‌گذار جدید به یک شرکت با صدور سهام جدید

حق تقدم خرید: حقی که به سهامداران قبلی یک شرکت اعطا می‌شود تا در مرحله اول خرید سهام جدید را انجام دهند

نماد بورسی: کد مخصوصی که به هر شرکت در بازار بورس تعلق می‌گیرد.

 

تحلیل بنیادی: یک روش تحلیلی برای بررسی و تحلیل عوامل اقتصادی و عملکرد شرکت به منظور انتخاب سهام

تحلیل تکنیکال: یک روش تحلیلی برای مطالعه نمودارهای قیمت سهام و پیش‌بینی روند آینده آنها

قیمت خرید و فروش: قیمتی که برای خرید و فروش سهام در بازار موجود است

ریسک: احتمال از دست دادن سرمایه در سرمایه‌گذاری در سهام

دایره المعارف دارایی: لیستی از دارایی‌های یک شرکت که شامل دارایی‌های ثابت، دارایی‌های جاری، بدهی‌ها و سرمایه‌گذاری‌هاست

میانگین حرکتی: میانگین قیمت سهام در یک بازه زمانی مشخص

سود سهام: سودی که یک شرکت به سهامداران خود تقسیم می‌کند بر اساس سودی که در یک دوره مالی بدست آورده است

دوام شرکت: قابلیت شرکت برای بقای طولانی مدت در بازار و رشد پایدار

رتبه‌بندی سهام: رتبه‌بندی شرکت‌ها و سهام بر اساس عوامل مختلف از جمله عملکرد مالی، ارزش سهم و بیشترین حجم معاملات

پیش‌بینی سود: پیش‌بینی سود و عملکرد مالی شرکت در آینده.

 

اندیکاتورها: شاخص‌های مختلفی که برای نمایش وضعیت بازار و شرکت‌ها استفاده می‌شوند

فرابورس: بازار ثانویه اوراق بهادار که برای اوراق بهادار کم‌نرخ و یا کم‌تر معامله شده به کار می‌رود

محدوده مجاز: محدوده بالایی و پایینی قیمت سهام که در بازار بورس قابل معامله است

مارجین: مقدار پول نقدی یا سرمایه که یک سرمایه‌گذار برای خرید سهام به علاوه یا تسهیلات اعطا شده توسط یک بانک یا موسسه مالی قرض می‌گیرد.

سود سهام: سودی که یک شرکت به سهامداران خود تقسیم می‌کند بر اساس سودی که در یک دوره مالی بدست آورده است

انحراف مثبت/منفی: تغییر قیمت سهام به نسبت میانگین طولانی مدت قیمت آن

شاخص بورس: شاخص مربوط به قیمت‌های متوسط یک گروه از سهام در بازار بورس

بازار خارج از بورس: بازاری که خرید و فروش اوراق بهادار برای شرکت‌های غیربورسی انجام می‌شود

حجم معاملات: مجموع تعداد سهام و اوراق بهاداری که در یک بازه زمانی مشخص در بازار بورس معامله شده است

تعداد خریداران و فروشندگان: تعداد افرادی که در یک بازه زمانی خریدار یا فروشنده سهام بوده‌اند.

 

Broker: شخص یا شرکتی که به عنوان واسط بین خریداران و فروشندگان در بازار بورس عمل می‌کند.

Commission: پورسانت یا کارمزدی که کارگزار بورس برای انجام تراکنش بین خریدار و فروشنده دریافت می‌کند.

Margin: مبلغ پولی که سرمایه‌گذار به عنوان وثیقه به کارگزار بورس می‌دهد تا بتواند در معاملات با مبالغ بیشتر شرکت کند.

Margin call: اعلام وضعیتی که در آن سرمایه‌گذار باید وثیقه بیشتری به کارگزار بورس بدهد، به دلیل کاهش ارزش سهام خریداری شده توسط او.

Day trading: روش سرمایه‌گذاری در بازار بورس که در آن سهام در یک روز خریداری و به فروش می‌رسد، به منظور کسب سود از تغییرات قیمت در یک روز.

Online trading: روش سرمایه‌گذاری در بازار بورس که در آن خرید و فروش سهام از طریق اینترنت انجام می‌شود و نیاز به حضور حضوری در دفتر کارگزار بورس ندارد.

Securities and Exchange Commission (SEC): سازمانی است که مسئول نظارت بر بازار بورس و اعمال قوانین و مقررات مربوط به آن است.

Market maker: فردی یا شرکتی که در بازار بورس با خرید و فروش سهام، تلاش می‌کند به منظور رشد بازار و حفظ استقرار در آن، قیمت‌های متعادلی برای سهام‌ها تعیین کند.

 

Bid: پیشنهاد خرید سهم توسط یک خریدار به قیمت مشخص

Ask: پیشنهاد فروش سهم توسط یک فروشنده به قیمت مشخص

Limit order: دستور خرید یا فروش سهم با قیمت مشخص

Market order: دستور خرید یا فروش سهم با بهترین قیمت فعلی در بازار

Stop order: دستور خرید یا فروش سهم با شرطی که در صورت رسیدن قیمت به یک مقدار مشخص، دستور اجرا شود.

Buy and hold: روش سرمایه‌گذاری در بلندمدت به منظور حفظ سهام به دلیل افزایش قیمت آن در آینده.

Dollar-cost averaging: روش سرمایه‌گذاری در بلندمدت با خرید همان مقدار سهم در بازار با قیمت متغیر در بازه‌های زمانی مختلف، به منظور کاهش تاثیر نوسانات قیمت بر سرمایه‌گذاری.

Short selling: فروش سهم‌هایی که سرمایه‌گذار به آن دسترسی ندارد، با امید به خرید آن با قیمت پایین‌تر در آینده.

 

سود حاصل از فروش: میزان سودی که برای سهامدار به دست می‌آید پس از فروش سهام

بیع مخالف: فروش سهام با قیمت پایین‌تر از قیمت فعلی با هدف ایجاد فشار بر بازار و کاهش قیمت سهام

فروش کوتاه: فروش سهامی که فروشنده آنها را ندارد و با امید به کاهش قیمت سهام در آینده صورت می‌گیرد

لاک‌آپ: توقف موقت فروش سهام توسط یک شرکت یا بازار برای جلوگیری از کاهش بیش از حد قیمت سهام

قیمت پایانی: قیمت سهم در پایان روز معاملات در بازار بورس که برای محاسبه میانگین حرکتی و دیگر شاخص‌های بازار استفاده می‌شود

فروش ناگهانی: فروش سهام به صورت ناگهانی و بدون هشدار به بازار با هدف کاهش قیمت سهام

مرتبه فروش: میزان سهام‌هایی که توسط یک سهامدار خاص فروخته می‌شود

پیش‌فروش: فروش سهام قبل از ورود به بازار بورس برای جذب سرمایه یا پرداخت هزینه‌های اولیه

محدودیت‌های فروش: محدودیت‌هایی که توسط شرکت یا بازار برای محدود کردن فروش سهام تعیین می‌شود، مانند محدودیت‌های سود حاصل از فروش و تعداد سهام‌های فروخته شده در یک بازه زمانی.

اعلام فروش: اعلام سهامدار در مورد قصد فروش سهام‌های خود در بازار بورس.

 

بیشتر بخوانید

مدیریت را با مدیران تجربه کنید

پیشرو در نرم افزارهای مدیریت دامپروری